Get the Flash Player to see this player.

time2online Joomla Extensions: Simple Video Flash Player Module

  کانال تلگرام اهل ولاء کانال تلگرام اهل ولاء اینستاگرام اهل ولاء


شنبه ۱ ارديبهشت
۱۴۰۳

11. شوال 1445


20. آوریل 2024






سعد بن معاذ

سعد بن معاذ انصاری



کنیه سعد بن معاذ، ابوعمرو بود و پدرش معاذ و مادرش کبشه نام داشتند. سعد حدود ۳۲ سال قبل از هجرت، در طایفه «بنی عبد الاشهل» ازقبیله اوس در شهر مدینه در خانواده ای بزرگ به دنیا آمد. پدرش قبل از اسلام از دنیا رفت ولی مادرش تا زمان نبوت پیامبر اسلام زنده ماند و مسلمان شد.

او دارای سه خواهر و پنج برادر به نام‌های عمرو، اوس، زید و حارث بود. برادران وی در جنگ‌های اسلامی در سپاه پیامبر حضور داشتند و یکی از آنها، اوس بن معاذ، درحادثه بئر معونه به شهادت رسید .

سعد مردی مدبر و شجاع و شخصیتی بانفوذ در میان قبیله خود بود. از این رو در همان دوران جوانی به مقام ریاست قبیله اوس برگزیده شد. سعد بن معاذ با هند، دختر سماک، ازدواج کرد و صاحب دو پسر به نام‌های عمرو و عبدالله شد. پس از پیمان اول عقبه و ماموریت مصعب بن عمیر به مدینه، رییس طایفه بنی عبدالاسهل، توسط مصعب مسلمان شد.

مسلمان‌شدن سعد تاثیر شگرفی در گسترش آیین پیامبر در مدینه داشت؛ به گونه ای که با تدبیر وی در یک روز تمامی مردم بنی الاسهل مسلمان شدند. او از آن هنگام تا زمان شهادت در راه گسترش و ترویج اسلام لحظه‌ای از پا ننشست، تردیدی به دل راه نداد و در تمامی صحنه‌ها حضور یافت .

در هنگام مراسم عقد اخوت اسلامی، پیامبر اکرم بین او و سعد بن ابی وقاص، پیمان برادری بست. در غزوه بواط در سال دوم هجرت، حکومت مدینه از سوی پیغمبر به وی سپرده شد. در جنگ بدر به همراه برادرش، عمرو، و فرزند برادرش، حارث بن اوس، حضور یافت و در آن نبرد، فرماندهی گروه محافظان پیامبر را بر عهده داشت.

در جنگ بدر هنگامی که پیامبر اسلام درباره آمادگی مسلمانان برای نبرد نظر خواهی و مشورت نمود، سعد انصاری چنین اعلام نظر کرد:«ای رسول خدا! ما به تو ایمان آورده‌ایم و آماده فرمانیم. جان و مال انصار در اختیار تو است... اگر فرمان دهی که خود را به دریا زنیم، می‌زنیم».

پس از نبرد بدر، در جنگ بدر، غزوه بنی قینقاع، سریه قتل کعب بن الاشرف، غزوه بنی نضیرشرکت کرد.

آخرین صحنه رزم وی، میدان جنگ خندق در یوم الاحزاب بود که بازویش آسیب دید و به مقام جانبازی نایل آمد.

مورخان نوشته اند که در جنگ خندق تیری نیز به رگ اکحل (رگ حیاتی) سعد اصابت کرد و او از شدت خونریزی بی‌حال شد و بر زمین افتاد. پس از پراکنده شدن لشگر احزاب، پیامبر خدا به فرمان خداوند، یهودیان بنی قریظه را که عهد شکسته و با مشرکان مکه در جنگ احزاب همکاری کرده بودند، محاصره نمود. آنان مدتی بعد به قضاوت و حکم سعد بن معاذ تن دادند.

سعد که در بستر بیماری بود، خود را به آنجا رساند و درباره بنی‌قریظه چنین داوری کرد:«مردان بالغ آنان کشته شوند، زنانشان اسیر و اموالشان میان مهاجران فقیر مدینه تقسیم گردند.» حکم سعد مورد تائید پیامبر اکرم قرار گرفت و اجرا شد.

سعد بن معاذ پس از این داوری بر اثر جراحت همان تیر، در سال پنجم هجرت در مدینه دار فانی را وداع گفت. پیامبر در مراسم غسل و کفن و تشییع جنازه وی شرکت کرد و تجلیل فراوانی از او به عمل آورد. وی در هنگام شهادت حدود ۳۷ سال داشت.

» مسلمان شدن سعد بن معاذ

اسعد بن زراره همراه مصعب بن عمیر به قبیله‌ی بنی عبدالاشهل و بنی ظفر ( دو قبیله مهم مدینه) رفتند تا سعد بن معاذ انصاری (پسرخاله اسعد بن زراره ) و اسید بن حضیر را که از اشراف این دو قبیله بودند به اسلام دعوت کنند.

سعد بن معاذ که از آمدنشان آگاه شد، به اسید بن حضیر گفت:« می دانی که اسعد بن زراره پسر خاله من است و نمی توانم با او دشمنی کنم. این دو برای گمراه کردن افراد سست‌ قبایل ما آمده اند. تو خود نزد آنان برو و آنها را از نزدیک شدن به خانه‌های ما باز دار

اسید سلاح خود را برداشت و همین که به آنان رسید به دشنام و ناسزا پرداخت. مصعب به او گفت:« بنشین تا با تو سخن بگویم. اگر دعوتم را پسندیدی بپذیر و اگر ناخوشایند داشتی در بازداشتن ما کوتاهی نکن

اسید گفت:« چه با انصاف سخن گفتی

و نشست. مصعب بن عمرو آیاتی از قرآن برای او خواند.

اسید منقلب شد و پرسید:« برای مسلمان شدن چه باید انجام داد؟»

آنگاه با راهنمایی مصعب برخاست و غسل کرد و جامه هایش را پاکیزه کرد و شهادت (اَشهَدُ اَنََّ لا اِلهَ اِلا الله و اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُول الله) به زبان راند و دو رکعت نماز خواند.

سپس به آنها گفت:« اگر سعد بن معاذ مسلمان شود، دیگر کسی از قبیله بنی عبدالاشهل نا مسلمان نخواهد ماند.

اکنون او را نزد شما می فرستم

سعد بن معاذ هم به همین ترتیب، با شنیدن آیاتی از قرآن مسلمان شد. آن گاه همراه اسید نزد قبیله خویش بازگشت و به آنان گفت:« ای بنی عبدالاشهل! مرا در میان خود چگونه می دانید؟»

گفتند:« تو سرور مایی و از همه ما باتدبیرتر و نیکو سرشت تر هستی

گفت:« حال که چنین است سخن گفتن با مردان و زنان شما بر من حرام است تا به خدا و رسول او ایمان آورید

چنین روایت شده است که آن شب حتی یک نفر از مردان و زنان قبیله بنی عبدالاشهل نامسلمان باقی نماند و همگی مسلمان شدند.

» وفات سعد بن معاذ

چون غایله بنى‏قریظه پایان یافت و مسلمانان به شهر بازگشتند،ناگهان زخمى که در دست سعد بود سرباز کرد و آن قدر خونریزى کرد که منجر به مرگ و شهادت او گردید این زخم در جنگ خندق با تیرى از ناحیه مردى از قریش ایجاد شده بود رسول خدا در مراسم تشییع و دفن سعد حاضر شد و مرگ او مسلمانان را سخت متأثر و غمگین ساخت و عموما در مرگ او گریستند،و خود پیغمبر نیز مى‏گریست و در مراسم دفن او خود آن حضرت شرکت کرد،زیرا سعد در پیشرفت اسلام و پشتیبانى از رسول خدا(ص)بى دریغ فداکارى مى‏کرد و با موقعیتى که از نظر اجتماعى داشت و ریاست قبیله اوس با او بود خدمات مؤثرى به نفع مسلمین در مدینه انجام داده بود.رسول خدا درباره مرگ او فرمود:عرش خداى رحمان در مرگ سعد لرزید،و فرشتگان یکدیگر را به صعود روح سعد به آسمان بشارت مى‏دادند.

» خواندن سوره توحید ( سعد بن معاذ )

پیامبر بر جنازه سعد بن معاذ نماز خواند و فرمود: ((نود هزار فرشته که در میانشان جبرییل حاضر بود در نماز او شرکت جستند. از جبرییل پرسیدم : به چه علت استحقاق یافته است که شما بر او نماز گذارید.

گفت : او سوره قل هو الله را دایم ، چه ایستاده و چه نشسته و چه پیاده و چه سواره و در حال رفتن و آمدن مى خواند.))

--------------------------------

» منابع:

الاستیعاب،‌ ج ۲‌،‌ ص ۲۷؛

الاصابه،‌ ج ۲، ص ۲۷؛

اسدالغابه، ‌ج ۲،‌ ص ۲۷۳؛

الطبقات، ‌ج ۳، ص ۴۲۰؛

قاموس الرجال،‌ ص ۶۵؛

اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۲۳۰؛

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۳، ص ۲۷۲.

زندگانی حضرت محمد(ص)، رسولی محلاتی، سید هاشم؛

رساله لقاءالله ، ص ۱۲۱.

----------------------------------

» لینک های مرتبط:

* معرّفی کتاب: روشن تر از مهتاب بر نوشت روایت جانبازی سعدبن معاذ

* تأثیر خوش اخلاقی ( روایتی از تشییع جنازه سعد بن معاذ (

 

افزودن نظر

هرگونه نظرات توهین آمیز و نسبتهای غیر مسلم احراز نشده و خلاف شرع حذف خواهد شد





کد امنیتی
بازنشانی