اعتراضهاحاصل انباشت بغضها، گلایهها و ابهامات است. گاهی اعتراضها و به دنبال آن پرخاشگریها ناشی از جمعشدن گلایهها و نقدها و سؤالات بدون پاسخ است. اگر در جامعه اجازه داده میشد حرفها و نقدها شنیده شود و صادقانه پاسخگوی آنها بودیم، کار به اینجا کشیده نمیشد. همه باید از روبهرو شدن با مردم و شنیدن حرفها و انتقادهایشان استقبال کنند، آنهم نه تصنّعی و نمایشی، بلکه واقعی و با صبوری. الحمدالله مردم در عمق وجودشان و با غیرت دینی و ملّیشان، راضی به تجزیّه کشور و سوریه شدن ایران نیستند و چنین اجازهای به دشمن نخواهند داد و آنها را سرجایشان مینشانند. اما آنچه اهمّیّت دارد اینست که عضو بیمار باید درمان شود و شیوهی مدیریّت و تعامل با مردم باید تغییر کند.آنچه در مراحل سیر و سلوک مطرح است مانند یقظه، توبه، تغییر مسیر و … عیناً در مدیریّت اجتماعی و سیاسی هم مصداق دارد.(۱۴۰۱/۰۸/۱۶) Â